محل تبلیغات شما

داشتم وبلاگ هارو میخوندم که دلم برای دوران مدرسه تنگ شد نه بخاطر نوستالژی و این چیزا ها ن واسه معلم ها ن واسه درسها ن واس دوستام هیچ کدوم فقط دلم تنگ شد چون اونموقع ها خیلی کم وقت خالی داشتم اونقدری که خوابیدن بعداز ظهر برام یه امید شده بود و واقعا خیلی کیف میکردم اگه یک روز ظهر میخوابیدم.‌‌همیشه سرم شلوغ بود البته که همش فیزیک و ریاضی بود حس خاصی بهش نداشتم ولی از فیزیک واقعا بدم میمومد چون هرچی بیشتر میخوندم کمتر میفهمیدم 

اما الان همه اش بیکارم و همه امتحانامم شب امتحانی میخونم چون زیاد نیستن اونقدر بیکارم که میتونم همیشه بخوابم ولی دیگه خوابمم نمیاد :( 

هیچی از بیکار بودن بدتر نیست

داشتم فکر میکردم اگه برگردم عقب زمان انتخاب رشته یا میرفتم حسابداری توی هنرستان میخوندم یا میرفتم رشته ادبیات و بعد وکالت یا همین زبان . رشته الانم دوست دارم اما از راهی که بهش رسیدم (ریاضی فیزیک ) و درسها و روزهایی ک گذروندم زیاد راضی نیستم 

هووووف خدایا منو از این بیکاری دربیار لطفا.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها