نات هپی

دلم میخواد محرم بود چادرم سرم میکردم کنار یک مجلس پناه میبردم و گریه میکردم تا سبک بشم.خسته شدم دلم میخواد درد های دلم فریاد بزنم دلم میخواد رها شم از این آدمهایی که هستن. حالم خوب نیست حال دلم خوب نیست فقط دلم تنهایی میخواد دلم سکوت میخواد دلم حرم آقا امام حسین میخوادددددد 

حس میکنم کمم . اونقدری که باید باشم نیستم

حس میکنم هیچ ارزشی ندارم 

حس های بد زیادی دارم این روزا تو ذهنم بارها مهربونی های خدارو طبق گفته های سخنرانی ها با اونچه تو قرآن نوشته میسنجم ولی به ذهنم نمیاد که خدا مهربون باشه.

این روزا یه حسایی اونقدر برام تکرار شدن که انگار دیگه هیچ حسی جز اونا در من نیست. حس های بدی که از آدمای اطرافم بهم منتقل شده و میشه. نمیخوام خوب باشم نمیخوام بد باشم میخوام فقط خودم باشم  نمیخوام که مدام بابت کارها و رفتارهای درست و غلطم به کسی جواب بدم نمیخوام درستشون کنم نمیخوام تغییرشون بدم! 

**از همینجا میگم .برو